این سریال داستان تلخ مریم را روایت می کند که در 14 سالگی در یک فرقه اسلامی ازدواج کرد. رویدادهای سریال زمانی شروع می شود که مریم، همسرش و دختر نوجوانشان زینب به شهری جدید نقل مکان می کنند که فرقه در آن متمرکز شده است. بدون اینکه مریم بداند، شوهر ناراضی او میخواهد زینب به اجبار با نوه شیخ(جونید) ازدواج کند. مریم با تمام شدن ساعت و فرصتها، نقشهای میکشد تا دخترش را از سرنوشت بیرحمانهای نجات دهد. مریم برای به دست آوردن پولی که برای زنده ماندن دور از فرقه نیاز دارند، به عنوان مراقب پدر