گذشته چهل روز از هجرت برادر
دوباره کنار تو آمده خواهر
واویلا واویلا واویلا واویلا
ندانی بعد تو من چها کشیدم
ازسختی زمانه جانا خمیدم
بودم پیام آورت بعد عاشورا
در راه تو هر بلا برجان خریدم
واویلا واویلا...
بعد تو دشمن کرده حرم را غارت
به کوفه وشهر شام رفتم اسارت
خطبه خواندم در کاخ شوم یزیدی
نصیب دشمن تو کردم حقارت
واویلا واویلا...
زینبت را تلخی دوران به کام است
سه ساله دختر تو مانده به شام است
این تقصیر زینبت برمن ببخشا
عفو تو زخم دلم را التیام است
واویلا واویلا.....