دانلود آهنگ جهان فاسد مردم محسن چاوشی
جهان فاسد مردم را بریز دور و در این دوری
به عطر نافهی خود خو کن کمین بگیر جهانت را
سپس شکارچیانت را به تیر معجزه آهو کن
مفصلاند زمستانها و برف، نسخهی خوبی نیست
برای سرفهی گلدانها گلی نمانده، خودت گل باش
تو را بکار و شکوفا شو تو را بچین و تو را بو کن
دلم دف است نیستانا! نگاه صوفی ناخوانا!
جهانپریشی مولانا! دهانپریشی مولانا!
تو خانقاه منی، با من بچرخ و یاحق و یاهو کن
شب است، یک تنه زیبا شو و چند ماه، شکیبا شو
سپس مرا متولد کن بتاب روی شبم دریا!
و جوجهاردک زشتم را به زیر بال و پرت قو کن
کسی نمیشنود ما را اگر که روی سخن داری
و درد حرف زدن داری اگر دهان خودت هستی
اگر زبان خودت هستی به گوشهای خودت رو کن
دوتا بریدهی از شانه دوتا خجول، دو دیوانه...
منم دو دست، که میخواهم بغل بگیرمت ای جنگل!
تفقدی نظری چیزی به این دو ساقهی کمرو کن
مِسَم که پخش و پلا هستم دچار درد و بلا هستم
تو عادلی که طلا هستی به کیمیای مساواتت
تو را بدل به خودت، اما مرا بدل به ترازو کن
تو را ببوس که لبهایت هنوز طعم عسل دارد
تو را بخواه که آغوشت هنوز میل بغل دارد
تو را بکار و شکوفا شو تو را بچین و تو را بو کن